توجّه به قرآن و شب قدر در ماه رمضان
اگر ماه رمضان را به صورت درختی مثال بزنیم، گلهای آن ارزشها و تقوا است و میوه آن آشتی با قرآن و انس و رابطه نیک نظری و عملی با آن و درک شب قدر که قرآن در آن شب نازل شده است. در چنین شبی به این معنی است که در پرتو آداب و احکام ماه رمضان و روزه و پاکسازی روح و روان، به حقیقت قرآن برسیم، سراسر زندگی خود را قرآنی کنیم و همه دستورهای حیاتبخش قرآن را در زندگی خود پیاده سازیم. در این راستا:
۱- در بند ۲۰ از دعای چهل و پنجم میخوانیم:
« ... وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النّورِ ... وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
خدایا این تویی که ماه رمضان را برگزیدی و آن را با نزول قرآن و نور هدایت در آن، بر همه ساعات سال برتری و ترجیح دادی ... و از شب قدری که در ماه رمضان است و بهتر از هزار ماه است، تجلیل نموده و آن را بزرگ شمردی.»
شرح کوتاه
در این فراز، نخست به برتری ماه رمضان و برگزیدگی آن از طرف خدا اشاره شده، سپس علّت و راز این گزینش بیان شده که عبارت از نزول قرآن در این ماه است؛ همان قرآنی که سراسر نور درخشان و چراغ تابان هدایت است و همین نورافشانی قرآن باعث شده که هر لحظهلحظه ساعات ماه رمضان از شب و روز، برتر از سایر ساعتهای ماههای دیگر باشد.
امتیاز دیگر این ماه، بودن شب قدر در این ماه است که ارزش آن برتر از ارزش هزار ماه است، آن هم به خاطر شرافت نزول قرآن در آن شب؛ بنابراین میوه ماه رمضان و احکام آن، همان قرآن و نور هدایت قرآن است که موجب پاکسازی و بهسازی انسان شده و او را در راستای هدایت، به کمالات والای آن میرساند.
نتیجه اینکه همه این امتیازات و برتریهای ماه رمضان و روزه و مناجات و نیایش در این ماه و برکات فراوان آن به خاطر تهذیب نفس و آدمسازی است، پس اگر از این کارخانه، آدمسازی نشود، انسان مشمول آن امتیازات و برتریها نخواهد شد، مانند کارخانه آب شیرینکن که بر اثر خرابی نتواند آب را شیرین کند بلکه آن را بدتر نماید.
انس با قرآن در اندیشه و عمل و درک حقیقی شب قدر، محصول رمضان است و رمضان، روزه و احکام آن در حقیقت، آمادگی و زمینهسازی و به استقبال قرآن رفتن میباشد.
بر همین اساس امام سجّاد(ع)به شب قدر سلام نموده و خطاب به آن میفرماید:
«السّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ الّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
سلام بر تو و بر هر شب قدری که از هزار ماه بهتر است.»
«السّلَامُ عَلَيْكَ كَمَا وَفَدْتَ عَلَيْنَا بِالْبَرَكَاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِيئَات؛
سلام بر تو همانگونه که برکتهای فراوان به ما رساندی و پلیدیهای گناهان را از ما شستشو دادی.»[1]
۲- در بند ۵۱ از دعای چهل و پنجم میخوانیم:
«اللّهُمّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ، أَوْ تَعَبّدَ لَكَ فِيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛
خداوندا! بر محمّد(ص) و آل او رحمت و درود بفرست و همانند پاداشهای کسانی که در این ماه روزه گرفتهاند، یا در آن تو را عبادت کردهاند تا قیامت به ما عنایت فرما.»
شرح کوتاه
در این فراز پس از درود بر پیامبر(ص) و آلش و برقرار کردن رابطه نیک با ولایت پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و امامان معصوم(ع)، از درگاه الهی پاداشهای دائمی روزه گیرندگان را میطلبیم و میخواهیم به پاداش عبادتکنندگان در این ماه تا قیامت نائل شویم.
خواه پاداش طبیعی این ماه و روزه و آدابش باشد که همان تهذیب نفس و پالایش روح که سرمایه ارزشمند و برترین پاداش تکوینی الهی است و خواه پاداش اخروی و نعمتهای فراوان بهشت باشد. این فراز به ما میآموزد که روزه و عبادت در این ماه، دارای پاداشهای ممتاز است، از خدا بخواهیم تا به این پاداشها نائل شویم.
اهمیّت انفاق و زكات و هدف از آن
اشاره
یکی از احکام عبادی و دستورهای اقتصادی اسلام، مسئله انفاقهای واجب تحت عنوان زکات اموال و زكات فطره و انفاقهای مستحب که شامل انواع کمکهای مادی به نیازمندان است میباشد. خداوند زکات را به عنوان یکی از ارکان در ردیف نماز و روزه و حج و ولایت قرار داده، آنجا که امام باقر(ع) فرمود:
«بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: عَلَى الصَّلاَةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الوِلاَيَةِ[2]؛
اسلام بر پنج پایه بنا شده است، بر نماز، زکات، روزه، حج و ولایت»
توضیح اینکه در یک جامعه قطعاً عدهای بر اثر حوادث مختلف، مانند: بیماری، قحطی، ورشکستگی، بیکاری و ... برای تأمین هزینه زندگی خود نیاز شدید به کمک مالی پیدا میکنند که اگر به آنها کمک نشود، شیرازه زندگی آنها و خانوادههایشان از هم میپاشد. اسلام برای جبران این چالش، انفاقهای واجب (زکات، کفّارات، نذورات و اوقاف) را قرار داده است و نیز به انفاقهای مستحب تأكيد فراوان نموده است. قرآن میفرماید:
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ[3]؛
هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید، مگر اینکه ازآنچه دوست میدارید (در راه خدا) انفاق کنید و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است.»
رسول اکرم(ص) فرمود:
«مَنْ أَعْطَى دِرْهَماً فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَمِائَةِ حَسَنَةٍ[4]؛
کسی که یک درهم در راه خدا انفاق کند، خداوند هفتصد پاداش را برای او ثبت مینماید.»
با این اشاره، نظر شما را به چند فراز از صحیفه سجّادیّه، در این راستا جلب میکنیم:
۱- در بند ۳ از دعای سیام، در ضمن چند فراز میخوانیم:
«وَ قَوّمْنِي بِالْبَذْلِ وَ الِاقْتِصَادِ ... وَ وَجِّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِي؛
خدایا! مرا به انفاق و میانهروی، استوار ساز... و انفاق و بخشش مرا در کارهای نیک قرار بده.»
شرح کوتاه
امام(ع)در این دو فراز از درگاه الهی میخواهد که به او توفيق انفاق و بذل و بخشش را به نحو صحیح و احسن عنایت فرماید و انفاقهای او را در کارهای مثبت و سازنده قرار دهد؛ بنابراین در انفاق، دو مسئله مهم مطرح است: اول، استواری، اراده قوی و تصمیمگیری برای انفاق و حمایت مالی از مستضعفان. دوم، انفاق درست در راههای مثبت که موجب رفع نیاز نیازمندان و گرهگشایی مستمندان در عرصههای گوناگون شود. ولی اگر انفاق در راه باطل باشد نهتنها گناه بزرگ است، بلکه موجب کیفر زودرس شدید خواهد شد.
امام صادق(ع) فرمود:
«مَنْ مَنَعَ حَقّاً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْفَقَ فِي بَاطِلٍ مِثْلَيْهِ[5]:
کسی که حق خداوند متعال را ادا نکند (و زکات واجب خود را ندهد) به اجبار دو برابر آن را در راه باطل خواهد داد.»
و پیامبر(ص) فرمود: «کسی که از روی اختیار، از انفاق مال به نیکان دریغ کند، خداوند به اجبار، مال او را در راههای زشت تلف خواهد کرد.»[6]
۲- در بند ۱۰ از دعای چهل و چهارم میخوانیم:
«وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التّبَعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزّكَوَاتِ؛
خدایا! توفیق ده که ثروت و داراییهایمان را از آلایشها و پیامدهای بد، خالص و رها نموده و با پرداخت زکاتهای آنها پاک سازیم.»
شرح کوتاه در این عبارت مسئله پاک و حلال بودن ثروت به میان آمده که بر سه پایه استوار است: ۱- از راه حلال به دست آید. ۲- در راه حلال مصرف شود. ۳- حقوق حقّه آن که یکی از آن حقوق، دادن زکات اموال است به جا آورده شود. از اینرو امام(ع) به خصوص به ذکر پایه سوم پرداخته و عرض میکند خدایا توفيق تطهیر و پاکسازی ثروتم را با پرداختن زکات آن، به من عنایت فرما.
بنابراین اگر زکات مال داده نشود، چنان مالی مخلوط به حرام بوده، مصرف آن حتی برای صاحبش حرام خواهد بود.
واژه زکات از تزکّی گرفته شده و به معنی تزكيه و تهذیب و پاکسازی است، در قرآن ۳۲ بار سخن از زکات به میان آمده و از این ۳۲ بار ۲۶ بار همراه نماز آمده که خداوند این دو را با هم ذکر نموده که بیانگر آن است که ارتباط با خدا و سپس ارتباط با خلق، دو فرمان مهم الهی است که به صورت نماز و زکات تبلور یافته است؛ و خداوند در آیهای مشرکان را چنین تعریف میکند:
«الَّذِينَ لايُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[7]؛
همانها که زکات را نمیپردازند و آخرت را منکر میباشند.»
نتیجه اینکه ادای زکات اموال از بزرگترین احکام الهی است که ترک آن، سر از شرک، انکار و ترک یکی از ارکان مهم دستورهای اسلام درمیآورد.
پینوشتها [1] صحیفه سجّادیّه، دعای چهل و پنجم، بند ۴۰ و ۳۶.
[2] اصول کافی، ج ۲، ص 18.
[3] آلعمران، آیه ۹۲.
[4] بحار، ج ۹۶، ص ۱۲۲.
[5] وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۵.
[6] بحار، ج ۹۶، ص ۱۳۱.
[7] فصلت، آیه ۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی